در تقویم جهانی روز ۱۳ بهمن (دوم فوریه) به نام «روز جهانی تالابها» ثبت شده است. در برخی کشورهای جهان این مناسبت محیطزیستی «روز رامسر» نیز نامیده میشود. این روز در بهمنماه ۱۳۴۹ در جریان تصویب کنوانسیون رامسر در ایران به ثبت رسید و هدف آن تاکید بر اهمیت حفظ و احیای تالابها بود.
حالا حدود پنج دهه از تصویب کنوانسیون رامسر که با تلاش ایران و با هدف محافظت خردمندانه از تالابها به امضای کشورهای جهان رسید میگذرد. ایران که پیشتر با ثبت ۲۵ تالاب یکی از مهمترین کشورهای کنوانسیون رامسر بود، حالا با دستکم ۱۰ تالاب در معرض خطر شدید در صدر فهرست مونترو قرار گرفته است؛ بهطوریکه گفته میشود دوسوم تالابهای ایران نابود و به کانون گردوغبار تبدیل شدهاند. در فهرست مونترو کنوانسیون رامسر، نام تالابهایی ثبت میشود که خطر نابودی آنها را بهشدت تهدید میکند.
روز جهانی تالابها و اهمیت آگاهی جهانی
کنوانسیون رامسر با تلاش اسکندر فیروز، رئیس وقت سازمان محیطزیست ایران، در رامسر برگزار شد. در ابتدا ۱۸ کشور جهان با امضای این کنوانسیون متعهد شدند از تالابها و گونههای جانوری و گیاهی آنان محافظت کنند. طی سالهای بعد کشورهای دیگری نیز به این پیماننامه جهانی پیوستند و حالا ۱۷۱ کشور جهان عضو این معاهدهاند.
کشورهای جهان در جریان تصویب کنوانسیون رامسر، روز دوم فوریه (۱۳ بهمن) را نیز بهعنوان روز جهانی تالابها نامگذاری کردند. هدف از نامگذاری این روز افزایش آگاهی جهانی در مورد نقش حیاتی تالابها برای انسان، حیوانات و گیاهان بود. برنامههای مرتبط با این روز تا سالها بهطور غیررسمی در برخی کشورهای جهان برگزار میشد تا اینکه سال ۱۹۹۷ بهعنوان یکی از روزهای بینالمللی در تقویم جهانی ثبت شد.
مرگ تدریجی تالابهای ایران
کنوانسیون رامسر کشورهای عضو را به بهرهبرداری صحیح از تالابها متعهد میکرد. این کنوانسیون در طول بیش از پنج دهه گذشته بهتدریج دایره وظایف کشورهای دارای پهنههای آبی را با توجه به اهمیت آنها در توسعه پایدار گستردهتر کرد. به همین میزان توجه و تلاش کشورها نیز برای محافظت از تالابها بیشتر شد. با این حال، بسیاری از تالابها در جهان با خطر نابودی و تهدید بقا مواجه شدند. در این میان وضعیت برخی کشورها بحرانیتر اعلام شد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ایران که خاستگاه اصلی کنوانسیون رامسر بود، با گذشت حدود پنج دهه به یکی از کشورهایی تبدیل شد که بیشتر تالابهایش با خطر نابودی مواجهاند. پیشتر سپهر غرب، عضو فرهنگستان علوم، با استناد به دادههای مطالعاتی گفته بود که ایران در شاخص از دست دادن تالابها با نمره ۴۵.۴ در رتبه جهانی ۹۸ قرار گرفته و نمرهاش نسبت به ۱۰ سال گذشته بیش از ۱۴ درصد افت داشته است.
به گفته ناصر طالب بیدختی، عضو هیئتعلمی دانشگاه شیراز، در حال حاضر ایران با ۹ سایت تالابی در آستانه انقراض به همراه یونان در صدر فهرست سیاه (مونترو) کنوانسیون رامسر قرار دارد.
تالاب انزلی در استان گیلان، تالابهای انتهای جنوبی هامون، پوزک، هامون صابری، هامون هیرمند در استان سیستان و بلوچستان، تالابهای نیریز و کمیجان در استان فارس و تالابهای شادگان، خودالامیه و خورموسی در استان خوزستان، پهنههای آبی در معرض انقراض در ایراناند.
علاوه بر این تالابها که نامشان در فهرست مونترو درج شده است، دیگر تالابهای ایران نیز وضعیت مناسبی ندارند. تالابهای آلاگل و آلما گل در استان گلستان و تالابهای شور گل، یادگارلو و درگه سنگی در استان آذربایجان غربی از آن جملهاند. دادههای پژوهشی آشکار میکند که دستکم ۲۰ تالاب استان فارس نیز بهشدت در معرض خشکی کامل قرار گرفتهاند. تابستان امسال نیز تالاب هشیلان در استان کرمانشاه بهطور کامل خشک شد. اواخر تیرماه نیز سازمان حفاظت محیطزیست از خشکی کامل تالاب گاوخونی خبر داد. هشدارها درباره خطر خشک شدن تالاب هورالعظیم نیز همچنان جدی است. ضمن اینکه تالاب میانکاله هم وضعیت مناسبی ندارد.
پهنههای آبی حیاتبخش
بر مبنای تعریف کنوانسیون رامسر، تالاب به تمام پهنههای آبی از حمله مردابها، لجنزارها، باتلاقها و آبهای دائمی و موقت گفته میشود که در عرصههای طبیعی بهصورت راکد یا جاری وجود دارند. این پهنههای آبی در ایران اینک در پی خشکسالیهای متوالی و ناکارآمدی جمهوری اسلامی در بهرهبرداری و محافظت از منابع آبی تا نابودی و انقراض کامل فاصله زیادی ندارند. حتی مقامهای دولتی نیز به این وضعیت بحرانی اذعان کردهاند. پیشتر علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست، گفته بود که بیشتر تالابهای بیمارند و گونههای گیاهی و جانوری آنها وضعیت مناسبی ندارند. او همچنین تایید کرد که در نتیجه از بین رفتن آبزیان تالابها، این پهنههای آبی «خفه» شدهاند.
سازمان حفاظت محیطزیست معمولا در موضوع از بین رفتن تالابها انگشت اتهام را به سمت وزارت نیرو میگیرد و این نهاد دولتی را به خودداری از تامین حقابه تالابها متهم میکند. وزارت نیرو نیز میگوید به دلیل کمبارشی امکان تامین حقابه تالابها را ندارد.
صرفنظر از اینکه دولتیها یکدیگر را در مسئله از بین رفتن تالابها مقصر میدانند، توجه به این موضوع اهمیت دارد که حکمرانی غیراصولی آب در جمهوری اسلامی، اینک کشور را به مرحلهای از تعارض بین حفاظت از محیطزیست و تامین آب شرب رسانده است.
کارشناسان بارها تاکید کردهاند که عوامل انسانی نیز به اندازه خشکسالی و کمبارشی در نابودی پهنههای آبی ایران نقش داشتهاند. ورود فاضلاب شهری و پسماند کارخانهها به آب تالابها، قطعهقطعه کردن تالابها، آتش زدن حوضچههای نفتی در تالابها و همچنین استفاده غیرقانونی از آب آنها برای مصارف کشاورزی در کنار نبود برنامههای موثر برای احیا، ازجمله دلایل نابودی پهنههای آبی است.
پیشتر اسماعیل کهرم، کارشناس مسائل محیطزیستی، گفته بود که «تمامی تالابهای ایران زیر خط قرمز قرار دارند». به گفته این کارشناس، ساختوساز در اطراف تالابها و روی رودخانههایی که شریان اصلی تالابها محسوب میشوند، از جمله دلایل بحرانی شدن وضعیت تالابها در کشور است.
محافظت از تالابها به این دلیل از شاخصهای مهم محیطزیست به شمار میرود که این پهنههای آبی از سیلابهای ویرانگر جلوگیری میکنند، مانع رسوب رودخانهها میشوند، در کاهش آلودگی هوا نقش دارند و مانع بروز پدیده گردوغبار میشوند. به همین میزان نیز نابودی تالابها علاوه بر نابودی گیاهان و جانوران، ابتلا به بیماریهای مختلف و آسیبهایی مانند مهاجرتهای اقلیمی را در پی دارد.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس از وضعیت تالابهای کشور نشان میدهد که بیشتر این پهنههای آبی اکنون علاوه بر از دست دادن کارکردهای زیستگاهی و مزایای اقتصادی، به کانونهای پراکنش گردوغبار تبدیل شدهاند و سلامت ساکنان پیرامونشان بهشدت در معرض خطر است.
بر اساس این گزارش، «مدیریت نادرست منابع آبی کشور و نوسانات شدید اقلیمی» در دهههای اخیر دلایل اصلی خشکی و تهدید بقای تالابهای ایران بودهاند.
خبرگزاری دولتی ایرنا روز چهارشنبه ۱۱ بهمن به نقل از افشین دانهکار، عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران، نوشت: «تمام تالابهای فلات مرکزی دچار مرگ آبی شدهاند و فلات مرکزی ایران با ۱۰ میلیارد مترمکعب کمبود آب روبهرو است.»
این استاد دانشگاه با تاکید بر اهمیت محافظت از تالابها افزود بررسیها نشان میدهد که جوامع محلی بیش از ۵۰ خدمت از تالابها دریافت میکنند. او نیز تایید کرد که بیشتر تالابهای خشکشده در کشور اکنون به کانون ریزگردها تبدیل شدهاند و خشک شدن آنها به از دست رفتن آبهای زیرزمینی منجر شده که نخستین آسیب آن متوجه جوامع محلی است و در بلندمدت میتواند مانعی در برابر توسعه باشد.